مناظره نفس گیری بود. هنوز صبح نشده است پایگاه های حامیان دو نامزد این مناظره را پیروزی خود قلمداد کردند-و خواهند کرد. ولی آنچه روی داد
فراتر از یک مناظره بود. نمی خواهم احساسی بنویسم. لیکن بی شک این مناظره در تاریخ معاصر ایران ثبت خواهد شد. احمدی نژاد با میرحسین مناظره نکرد. میرحسین به هیچ یک از سئوالات احمدی نژاد حداقل درباره دوران نخست وزیریش پاسخ نگفت. موسوی که مدت طویلی است به مدد حامیانش بدون حضور احمدی نژاد و دولتمردانش آنها را به باد توهین و افترا و تمسخر گرفته اند احمدی نژاد را به تهمت زدن متهم کرد. گرچه اشتباه استراتژیک آنها این بود که تمام تهمت ها را پیش از مناظره لو داده بودند و دستشان خالی بود. بگذریم.سخن احمدی نژاد مرز میان حق و باطل، اسلام سرمایه داری و اسلام مستضعفان و پابرهنگان را مشخص کرد. او ثابت کرد که با کسی عقد اخوت نبسته است. مردم دیگر داشتند از مشاهده این چنین فری در میان مسئولان ناامید می شدند.
این طور تصور نکنید که با زیر سئوال رفتن هاشمی و اعوانش انقلاب بر باد رفت. احمدی نژاد گرمای تازه ای بر کوره انقلاب انداخت که مفسدین اقتصادی از ترس و واهمه آن رنگ از رخساره شان پرید. میرحسین نمونه خوبی بود از کسانی که در دادگاه ملت محاکمه خواهند شد. نظام اسلامی حوادثی گران بارتر از این را هم از سر گذرانده است. بی شک هاشمی بلند مرتبه تر از منتظری برای انقلاب نیست.
به راستی تاریخ تکرار می شود!
مردم سخن موسوی را باور نخواهند کرد که قوه قضاییه ای که شهرام جزایری را نمی تواند محاکمه کند هاشمی را محکوم کند! آیا به راستی کسی تا به حال حاضر به سئوال از هاشمی بود؟!
احمدی نژاد سخت ترین، لیکن بهترین راه را انتخاب کرد. گرچه برخی گمان کنند احمدی نژاد دن کیشوت وار بر مافیای قدرت و ثروت حمله برده است، ولی حمایت همین مافیاها از میرحسین، کروبی و رضایی نشان داد که چندان هم از حمله احمدی نژاد بی نصیب نمانده اند.
امروز آنچه سال ها مردم در این سوی و آن سوی و دهان به دهان می گفتند از زبان رئیس دولتشان در رسانه ملی شنیدند. آنچه در مخیله هیچ بنی بشری احتمال آن نمی رفت. گر چه سخن احمدی نژاد برای کسی تازگی نداشت. ولی اراده حق بر این تعلق گرفت و شد؛ آنچه شد.
موسوی نباید از مردم انتظار داشته باشد که باور کنند کسانی که برای رأی آوردن او میلیاردی هزینه می کنند و از آبروی خود برای او مایه گذاشته اند، در دولت او به قدرت نخواهند رسید.
آیا موسوی نباید به خود شک کند که چرا احزاب در ظاهر مخالف در حمایت او دور یک سفره جمع شده اند؟!
احمدی نژاد هستی نظام را بر باد داد تا کاه و گندم جدا شوند! گرچه این مسئله برای نظام گران تمام خواهد شد ولی بی شک در افق انقلاب اسلامی بی تأثیر نخواهد بود و جان تازه ای به نظام دمیده خواهد شد تا مردم بیش از گذشته از نظام حمایت کنند.
آنچه در این اوقات به انسان آرامش می دهد احساس مدیریت حضرت ولی عصر بر زمان است! همین.
||بعدالتحریر:1.
سخنان احمدی نژاد یک طلب همگانی برای مبارزه با مفسدین اقتصادی در مردم ایجاد کرد. امیدوارم حداقل برای نامه هاشمی به عربستان مدرک قابل قبولی داشته باشد|2.موسوی در مناظره با رضایی/موسوی به آنچه خود گفت عمل نکرد و در حالی که شخص مورد خطابش حضور نداشت بر او تهمت زد. خوب لااقل به حرف خود وفادار می بود. او این حق قانونی را به احمدی نژاد داد تا درباره او صحبت کند. هنوز هم معتقدم حرف های احمدی نژاد نه تجسس بود و نه تهمت-به زعم میرحسین. و او یکی از بزرگ ترین نهی از منکر های تاریخ دولت اسلامی را انجام داد.|3.موسوی حتی نتوانست به سئوالات رضایی پاسخ بدهد!|4.خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدیهای دیگران را اظهار کند مگر به او ظلم شده باشد.(سوره نساء؛148)|5. نمی دانم حامیان موسوی مردم را «چیز» فرض کرده اند. چرا باید مردمی که عکس های و فیلم های خانم زهرا رهنورد را بارها و بارها با وضع نه چندان مطلوب دیده اند از نشان دادن یک عکس3*4 سیاه و سفید روی پرونده آموزشی به رگ غیرتشان بر بخورد؟!|6. چرا موسوی از پیام 8 ماده رهبری چیزی نمی گوید؟!|7. توهین دوباره اصلاح طلبان به آیت الله مصباح توسط محتشمی::احترام به روحانیت را در حامیان میرحسین دیدیم!| 8. سایت انتخاب 10-از حامیان موسوی- به اشتباه خود اذعان کرد(شاید هم هک شده است! الله اعلم.)(اینجا را ببینید!)|9. پروفسور زهرا رهنورد(!) چرا شکایت نمی کند؟||از این قبیل:
+«چیز»هایی که میرحسین نباید می گفت
+صلاح مملکت خویش مردمان دانند
نویسنده : - » ساعت 2:55 صبح روز پنج شنبه 88 خرداد 14